مقایسه اغتنام فرصت در اندیشه های حافظ و خیّام
نویسندگان
چکیده
این پژوهش بر آن است که خوشباشی و دم غنیمت شمری حافـظ را در چشم اندازی تطبیقی با خوشباشی خیام مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. فرضیة اصلی این تحقیق آن است که بین جهان بینی حافظ و جهان بینی خیام و نوع دم غنیمت شمری هر یک از آنان رابطة معنی داری وجود دارد. در این نوشتار دم غنیمت شمریِ حافـظ براساس اندیشه هایی همچون تجلّی ازلی، نظام احسن و عنایت خداوندی تبیین شده است و نتیجه گرفته شده است که حافظ خود را با مراد و نامرادی سازگار می کند و دُرد و صاف را خوش در می کشد در حالی که خیام نه از نگاه یک ملحد یا منکر، بلکه از نگاه کسی که حقیقت را قبول دارد، امّا قدرت تحلیل آن را ندارد، و یا تحلیلهای متعارف او را متقاعد نمی کند، با طرح سؤالاتی درباره مرگ و زندگی، در نقطه مرگ به بن بست می رسد و چاره ای جز پناه بردن به خوشباشی و دم غنیمت شمری نمی بیند. بنابر این خوشباشی حافظ یک کنش فعّال است و خوشباشی خیام یک واکنش منفعل که ناشی از دو نوع منطق ریاضی (خیام) و منطق شهودی (حافظ) و دو نوع مواجهه با زندگی و مرگ است.
منابع مشابه
گرامیداشتِدم (اغتنام فرصت) در اندیشه خیام با نگاه تطبیقی به مولوی
گرامیداشتِدم، یکی از بنیادهای اندیشهای و باورشناختی در ادبیات شادخوارانه و نیز ادب نهانگرایانه(صوفیانه) پارسیاست که به شیوههای گوناگون پیرامون آن در این دو سامانه ادبی سخن رفته است. خیام به عنوان نمونه برترین در ادبیات شادخوارنه که این مضمون را به گونههای مختلف در رباعیاتش پرورده است و ازسوی دیگر مولانا به عنوان سمبل ادبیات عرفان ایرانی که به نوعی خود را (ابن الوقت) میخواند در اشعارش، ا...
متن کاملگرامی داشتِ دم (اغتنام فرصت) در اندیشه خیام با نگاه تطبیقی به مولوی
گرامیداشتِدم، یکی از بنیادهای اندیشهای و باورشناختی در ادبیات شادخوارانه و نیز ادب نهانگرایانه(صوفیانه) پارسیاست که به شیوههای گوناگون پیرامون آن در این دو سامانه ادبی سخن رفته است. خیام به عنوان نمونه برترین در ادبیات شادخوارنه که این مضمون را به گونه های مختلف در رباعیاتش پرورده است و ازسوی دیگر مولانا به عنوان سمبل ادبیات عرفان ایرانی که به نوعی خود را (ابن الوقت) می خواند در اشعارش، ا...
متن کاملحافظ و خیام
میان ابوالعلا معری ، خیام و حافظ همسویی هایی وجود دارد که همه این اشتراکات نه در اثر تاثیر مستیم آنها از یکدیگر است . اشتراکات فکری حافظ و خیام را می توان در سه مقوله : خدا ، انسان ، جهان بررسی کرد . بیگمان زیر بنای فکری خیام ، ارسطویی است و زیر بنای فکری حافظ افلاطونی و اشراقی است . ولی آن دو درباره جهان و انسان غم مشترکی دارند برای مثال مرگ ، ناپایداری های جهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار...
متن کاملزمینههای اجتماعی و فکری اندیشۀ اغتنام فرصت در رباعیهای فارسی
تمایل ذاتی انسان به شاد زیستن و برخورداری از آرامش درون در رباعیهای فارسی بهصورت آموزههایی اخلاقی متجلی شدهاست؛ چنانکه این آموزه همواره یکی از مضامین تعلیمیِ اصلی و محوری در این قالب شعری بودهاست. پژوهنده در این جستار با تأمل در رباعیهای مشهورترین رباعیسرایان ایرانی تا قرن هشتم هـ. ق. کوشیده است، ضمن بررسی کیفیت و تمایز بازتاب این آموزهها در آثار آنان با ریشهیابی پشتوانههای اجتماعی و ...
متن کاملزمینههای اجتماعی و فکری اندیشۀ اغتنام فرصت در رباعیهای فارسی
تمایل ذاتی انسان به شاد زیستن و برخورداری از آرامش درون در رباعیهای فارسی بهصورت آموزههایی اخلاقی متجلی شدهاست؛ چنانکه این آموزه همواره یکی از مضامین تعلیمیِ اصلی و محوری در این قالب شعری بودهاست. پژوهنده در این جستار با تأمل در رباعیهای مشهورترین رباعیسرایان ایرانی تا قرن هشتم هـ. ق. کوشیده است، ضمن بررسی کیفیت و تمایز بازتاب این آموزهها در آثار آنان با ریشهیابی پشتوانههای اجتماعی و ...
متن کاملحافظ و خیام
میان ابوالعلا معری ، خیام و حافظ همسویی هایی وجود دارد که همه این اشتراکات نه در اثر تاثیر مستیم آنها از یکدیگر است . اشتراکات فکری حافظ و خیام را می توان در سه مقوله : خدا ، انسان ، جهان بررسی کرد . بیگمان زیر بنای فکری خیام ، ارسطویی است و زیر بنای فکری حافظ افلاطونی و اشراقی است . ولی آن دو درباره جهان و انسان غم مشترکی دارند برای مثال مرگ ، ناپایداری های جهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
ادب پژوهیناشر: دانشگاه گیلان
ISSN 1735-8027
دوره 1
شماره 2 2007
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023